بررسی تطبیقی مبانی فلسفی شیخ اشراق و برگسون و دلالت‌های تربیتی آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران

چکیده

سهروردی و برگسون در زمرة فیلسوفانی هستند که به عرفان و شهود اهمیت وافری داده‌اند. در این پژوهش سعی شده است با بررسی مبانی فلسفی این دو فیلسوف بزرگ، دلالت‌های تربیتی آنها استخراج گردد. بررسی مبانی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی، ارزش‌شناختی و معرفت‌شناسی برگسون و سهروردی نشان می‌دهد که مفاهیم اساسی در فلسفة برگسون زمان، تکامل، شهود و تغییر می‌باشند. اما در فلسفه سهروردی، نور از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. هر دو بر ارادة فردی و شهود تأکید می‌ورزند. همچنین دیدگاه برگسون و سهروردی نسبت به انسان و خداوند متفاوت است. در این موضوع، سهروردی، بحث قوای گوناگون را مطرح می‌سازد و برگسون به رابطة مغز و ذهن اشاره می‌کند. خدای برگسون، پیوسته در حال تغییر و تکامل است و خدای سهروردی متعالی و منزه از هر گونه تغییر است. در بحث معرفت‌شناختی، هر دو علی‌رغم تأکید فراوانی که بر شهود دارند، تفکر و تعقل را برای شناخت لازم می‌دانند. در بحث دلالت‌های تربیتی چنین استنباط شده است که هدف غایی تربیت، از نظر سهروردی رسیدن به کمال مطلق و از دیدگاه برگسون پرورشِ انسانی، عقلانی ‐ شهودی است. اصول تربیتی حاصل از آرای برگسون شامل: اصل تغییر، اصل تکامل، اصل آزادی و اصل تدریج است. اصول تربیتی حاصل از اندیشه‌های شیخ اشراق غفلت‌گریزی، کرامت نفس، صبر و خودشناسی است. از میان روش‌های تربیتی برگرفته از آرای سهروردی و برگسون، می‌توان به اهمیت عرفان، شهود، تفکر و تعقل، که هر دو بر آن تأکید داشته‌اند، اشاره کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative Study of Suhrawardi (Sheikhe Eshraq) and Bergson's Philosophical Bases and their Educational Implications

نویسندگان [English]

  • Mohammad Reza Sharafi Jam 1
  • Samaneh Khalili 2
1 Faculty Member of Tehran University
2 Doctoral Student
چکیده [English]

Suhrawardi and Bergson are from those groups of philosophers who paid a lot of attention to intuition. In this research, it is tried to deduce the educational implications of their philosophical bases. Studying the ontological, anthropological, axiological and epistemological bases of Bergson's philosophy, it is shown that time, evolution, intuition and change are basic concepts in his philosophy. But in the other side light has owned a particular position in Suhrawardi's philosophy. Although, both of them emphasized on individual will and intuition, but they had different views about God and human. While Suhrawardi discussed various forces, Bergson refers to the relation between brain and mind. Bergson's God is always under the change and evolution but God that Suhrawardi talked about is transcendental and does not accept any change. In epistemology, both of them strongly believed in intuition but they asserted that thinking is necessary for cognition. For Suhrawardi, the final goal of education is the achievement of supreme perfection - reaching up to God - and for Bergson it is to educate a logical-intuitive person. Educational principles which are deduced from Bergson ideas include: change, evolution, freedom, gradation. Educational principles which are deduced from Suhrawardi's are known as escape from neglect, self-esteem, patience and self-cognition. Intuition and thinking have great importance in the educational methods inferred from their thoughts

کلیدواژه‌ها [English]

  • intuition
  • education
  • Thinking
  • Bergson
  • Suhrawardi